آینده روشن برای تازه شدن هیچ وقت دیر نیست
| ||
|
خدا جون می خواهم باهات درد دل کنم...می خواهم بهت بگم که من الان اینجام...منو می بینی مگه نه....دوستم داری مگه نه....نمی خواهی که تنهام بذاری...نمی خواهی که ازم رو برگردونی...خدا جون مگه نگفتی هیچ وقت نباید نا امید بشین ..هیچ وقت تنهامون نمیذاری...گفتی از رگ گردن به ما نزدیکتری...گفتی هرچی که بگین میشنوی...خدا جون من خوب بلد نیستم دعا کنم...خوب نمی تونم حرفم رو بهت بگم....یه چیزی ته دلم هست که می خواهم بهت بگم...می خواهم ازت کمک بگیرم..خدا جون قول میدی دستهام رو بگیری...میدونم تا اینجا هم تنهام نگذاشتی می دونم تو تمام لحظه ها کنارم بودی...خیلی جا اطلا نفهمیدم.....اما اومدی دستم رو گرفتی...می خوام بهت بگم خدا...تو این دنیا من کجام ...حس می کنم گم شدم...خدا من کجای دنیام...این همه آدم من کجا هستم..جزو کدوم دسته از بنده هاتم...خوب ..بد...خدا تو دوستم داری مگه نه.... |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |